- خشکسالي با روستاييان چه ميکند؟
به گزارش ايسنا، در مناطق خشک و نيمه خشک همچون ايران، بارندگي به مثابه بيثباتترين سازه اقليمي قلمداد ميشود. در اين مناطق، تغييرات بارش به گونهاي مستقيم در رطوبت خاک و جريان آبهاي سطحي و زيرزميني نمود مييابد. بنابر اين خشکسالي را ميتوان مهمترين ناهنجاري ناشي از کمبود بارش و رطوبت دانست.
خشکسالي يکي از بلاياي محيطي است که فراواني آن به ويژه در نواحي خشک و نيمه خشک بسيار زياد است. اين پديده در هر منطقهاي ميتواند رخ دهد و انسان و محيط زيست را تحت تاثير قرار دهد، هرچند که گسترش آن متفاوت است. بر خلاف خشکي که پديده دايمي اقليمي است، خشکسالي در مناطق خشک و مرطوب نيز رخ ميدهد.
وقوع مکرر خشکسالي موجب شده که اين بحران براي کشاورزان روستايي به عنوان يک پديده جديد مطرح نباشد، اما پيچيدگي عوامل زمينهساز و در هم تنيدگي پيامدهاي منفي ناشي از خشکسالي اين پديده را به يکي از شرايط بحراني تبديل کرده است.
پژوهشي که در خصوص "تحليل اثرات اقتصادي و اجتماعي خشکسالي بر جوامع روستايي شهرستان سمنان" توسط صفورا کريمي (دانشآموخته کارشناسي ارشد جامعهشناسي)، با جامعه آماري 340 نفر از سرپرستاران خانوارها در روستاهاي شهرستان سمنان با روش نمونهگيري تصادفي انجام شده، تاکيد دارد: «چهار عامل "بحران معيشت "، "رکود توليد و تضعيف کشاورزي"، "فرهنگي و روانشناختي" و " اجتماعي و مشارکتي" در مجموع 55.812 درصد از تغييرات اثرات اقتصادي اجتماعي خشکسالي بر جوامع روستايي شهرستان سمنان را تبيين ميکند.»
در اين پژوهش يافتهها نشان ميدهند: «خشکسالي در نواحي روستايي که معيشت اکثر مردم کشاورزي و نهاده اصلي در فعاليتهاي کشاورزي نيز آب است، تاثيرات دو چندان دارد. برخي از آثار خشکسالي و کشاورزي در نواحي روستايي عبارتند از: تخريب و نابودي اقتصادي روستايي و مهاجرتهاي روستايي، کاهش منابع کشاورزي، امنيت و سلامت خانواده و تخريب کيفيت زندگي روستايي.»
در ادامه با اشاره به ويژگيهاي شهرستان" سمنان" آمده است: «شهرستان سمنان در استان سمنان، از نظر موقعيت جغرافيايي، در منطقه خشک و نيمه خشک کشور واقع شده است. متوسط بارش سالانه اين استان حدود 140 ميليمتر در سال بوده، که پايين تر از متوسط بارش سالانه در سطح کشور ( 240 ميليمتر) است. عمدهترين محصولات استان سمنان را گندم، جو، سيبزميني، پنبه (وش) بومي و وراميني، يونجه، اسپرس، شبدر، چغندر قند و پسته تشکيل ميدهند.
بنابر اين، با توجه به وقوع خشکساليهاي پي در پي در سالهاي اخير و کاهش منابع آب، سطح زير کشت و راندمان محصولات کشاورزي به طور محسوسي کاهش يافته که ادامه اين روند به کاهش ميزان درآمد و در نتيجه، مهارت روستاييان و در نهايت، به ناپايداري و خالي از سکنه شدن ستگاههاي روستايي انجاميده است.»
در ادامه اين پژوهش محققان در خصوص " تاثيرات خشکسالي" ميگويند: «تاثيرات خشکسالي به سه دسته شامل: تاثيرات زيست محيطي(مانند کاهش روان آبها، پايين رفتن سطح آبهاي زيرزميني، فرسايش خاک، شوري و کاهش کيفيت آب و کم شدن تنوع گياهي)، تاثيرات اقتصادي (همچون افزايش قيمت محصولات کشاورزي و دامي، کاهش درآمد خانوار، کاهش منابع درآمد جايگزين، افزايش هزينه تامين آب و کاهش توليد مواد غذايي) و تاثيرات اجتماعي (مانند کاهش سلامت و دسترسي به خدمات بهداشتي، افزايش تضادهاي سياسي، اجتماعي و مديريتي، افزايش درگيري بين کاربران منابع آب، کاهش کيفيت زندگي، فقر و مهاجرت، ميشود.»
در نتايج اين پژوهش آمده است: «خشکسالي داراي پيامدهاي گسترده و دراز مدت است و بر تمام جوانب زندگي انسان اثر ميگذارد. روستاها به عنوان يک نظام ستگاهي همواره در طول تاريخ متحمل خسارات ناشي از مخاطرات طبيعي از جمله خشکسالي شدهاند و تاثير پديده خشکسالي در مناطق روستايي بيش از نقاط ديگر بوده است. به دليل وابسته بودن اقتصاد روستايي به بخش کشاورزي، هرگونه تهديدي عليه اين بخش منجر به تضعيف پايههاي اقتصادي روستاها و در نهايت، رکود اقتصادي کشور خواهد شد.»
اين پژوهش در شماره سوم فصلنامه "روستا و توسعه" منتشر شده است.
درباره این سایت